[اسم]

concord

/ˈkɑnˌkɔrd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 توافق سازش، هماهنگی

معادل ها در دیکشنری فارسی: اجماع
مترادف و متضاد agreement harmony disagreement discord
  • 1.a pact of peace and concord
    1. پیمان صلح و سازش
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان