[صفت]

congested

/kənˈʤɛstəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more congested] [حالت عالی: most congested]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گرفته متراکم، شلوغ

  • 1.congested nose
    1. بینی گرفته
  • 2.The highway is always congested in the mornings.
    2. این بزرگراه همیشه صبح ها، شلوغ [ترافیک] است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان