[صفت]

conservative

/kənˈsɜrvətɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more conservative] [حالت عالی: most conservative]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 محافظه‌کارانه سنت‌گرایانه

conservative view/attitude/opinion...
نظر/دیدگاه/نظر و... محافظه‌کارانه
  • 1. a very conservative attitude to education
    1. یک دیدگاه بسیار سنت‌گرایانه نسبت به تحصیلات
  • 2. the conservative opinions of his parents
    2. عقاید سنت‌گرایانه [محافظه‌کارانه] والدینش

2 محافظه‌کار

معادل ها در دیکشنری فارسی: محافظه‌کار
conservative politicians
سیاستمداران (حزب) محافظه‌کار
the conservative wing of the party
دسته [گروه] محافظه‌کار این حزب
[اسم]

conservative

/kənˈsɜrvətɪv/
قابل شمارش

3 محافظه‌کار

معادل ها در دیکشنری فارسی: محافظه‌کار
  • 1.conservatives are a serious threat to religious freedom.
    1. محافظه‌کاران خطری جدی بر آزادی مذهبی هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان