[اسم]

contradiction

/ˌkɑntrəˈdɪkʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تضاد تناقض، مغایرت

  • 1.His public speeches are in direct contradiction to his personal lifestyle.
    1. سخنرانی‌های عمومی او کاملا با شیوه زندگی شخصی‌اش در تضاد است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان