Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . با لحن سرد
2 . با ملایمت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
coolly
/kˈuːli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more coolly]
[حالت عالی: most coolly]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
با لحن سرد
با سردی
1.‘We're just good friends,’ she said coolly.
1. او با لحن سرد گفت: «ما فقط دوست هستیم.»
2
با ملایمت
با خونسردی
1.He accepted my suggestion coolly.
1. او با خونسردی پیشنهاد من را پذیرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cooling-off period
cooling tower
cooling system
cooling rack
cooling pillow
coolness
coolwart
cooly
coon
coon bear
کلمات نزدیک
cooling tower
cooling
coolie
cooler
coolbox
coolness
coon
coop
cooper
cooperate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان