Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مرغدانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
coop
/kup/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مرغدانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مرغدانی
1.If a hawk flies over their coop, they scurry to shelter.
1. اگر یک شاهین بالای مرغدانی آنها پرواز کنند آنها فرار می کنند تا پناه بگیرند.
تصاویر
کلمات نزدیک
coon
coolness
coolly
cooling tower
cooling
cooper
cooperate
cooperation
cooperative
coordinate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان