Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فساد
2 . به انحراف کشیده شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
corruption
/kəˈrʌpʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فساد
تباهی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تباهی
مفسده
فساد
گمراهی
accusations of corruption in the police department
اتهامات فساد در اداره پلیس
2
به انحراف کشیده شدن
فساد اخلاقی
1.the corruption of innocent young children
1. به انحراف کشیده شدن کودکان معصوم
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
corrupt
corrugated nail
corrosion
corroding
corriente
corruptness
corsac fox
corsage
corset
corsican
کلمات نزدیک
corrupt
corrugated iron
corrugated
corrosive
corrosion
corruptly
corse
corselet
corset
cortex
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان