[اسم]

courier

/ˈkɜriər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیک قاصد

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیک چاپار قاصد
مترادف و متضاد messenger
a bike courier
یک پیک دوچرخه‌سوار

2 راهنما (گردشگری)

مترادف و متضاد guide
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان