[اسم]

course

/kɔːrs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دوره (آموزشی یا درمانی) درس، کلاس

معادل ها در دیکشنری فارسی: درس
مترادف و متضاد class curriculum lesson program session
  • 1.When taking antibiotics it is important to finish the course.
    1. هنگام مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها، مهم است که دوره (مصرف) آن‌ها تمام شود.
a course in/on something
دوره آموزشی ...
  • Judy is taking an online course in management.
    "جودی" در حال گذراندن یک دوره آنلاین مدیریت است.
to take/do a course in something
در (رشته خاصی) دوره آموزشی برداشتن/گذراندن
  • He took a course in Russian language and literature.
    او در زبان و ادبیات روسی دوره آموزشی برداشت.
to go on/register for a course
به دوره آموزشی رفتن/در دوره آموزشی نام‌نویسی کردن
  • Which course did you register for?
    برای کدام دوره نام‌نویسی کردی؟
a French/chemistry... course
دوره آموزشی زبان فرانسه/شیمی و...
  • You need to go on a french course.
    تو نیاز داری که به یک دوره آموزشی زبان فرانسه بروی.
an online course
دوره آموزشی آنلاین
  • I enrolled in a ten-week online course.
    من در یک دوره آموزشی آنلاین ده هفته‌ای ثبت نام کردم.
to run a course
دوره (به‌خصوصی) ارائه دادن
  • The college runs specialist language courses.
    کالج دوره‌های آموزشی زبان تخصصی ارائه می‌دهد.
کاربرد واژه course به معنای دوره آموزشی یا درمانی
واژه course در این کاربرد معنای "دوره آموزشی یا درمانی" می‌دهد به یک سری درس‌ها یا کلاس‌های درسی در رابطه با موضوع، دوره آموزشی گفته می‌شود و به مجموعه‌ای از اقدامات درمانی یا مصرف داروها، دوره درمانی گفته می‌شود. واژه course در مفهوم دوره آموزشی اغلب با حرف اضافه on یا in می‌آید. مثلا:
"to go on a management training course" (به کلاس آموزش مدیریت رفتن)
"a course on chemistry" (کلاس آموزشی شیمی)
"a French course" (کلاس فرانسه)
واژه course با افعال زیر معنای "کلاس رفتن" یا "کلاس ثبت نام کردن" است:
"to take/do a course in art and design" (کلاس هنر و طراحی برداشتن/گذراندن)
"ارائه دادن" دوره آموزشی را با فعل run استفاده می‌کنند. مثلا:
".The college runs specialist language courses" (کالج دوره‌های آموزشی زبان تخصصی ارائه می‌دهد.)

2 بخش (وعده غذا)

مترادف و متضاد dish
  • 1.By the time the fourth course was served, I was stuffed to the gills.
    1. تا وقتی که وعده چهارم سرو شود، من تا خرخره خورده بودم.
  • 2.For my main course, I had fish.
    2. برای بخش اصلی غذا ماهی خوردم.
a four-course lunch
ناهار چهاربخشی
  • The restaurant offers a four-course lunch.
    این رستوران، ناهار چهاربخشی ارائه می‌دهد [سرو می‌کند].
کاربرد واژه course به معنای وعده غذایی
واژه course در این کاربرد به بخش‌های یک وعده غذایی (مانند پیش‌غذا، غذای اصلی، دسر و ...) گفته می‌شود. این واژه معادل دقیقی در فرهنگ فارسی ندارد. مثلا:
"a four-course dinner" (یک شام چهاربخشی)
واژه meal به معنای وعده غذایی است و هر meal می‌تواند شامل چند course باشد. مثلا:
"first course" (بخش اول غذا)
"main course" (بخش اصلی غذای)

3 زمین (گلف و...)

a golf course
زمین گلف
  • There is also a golf course five miles away.
    همچنین پنج مایل دورتر از اینجا یک زمین گلف هست.

4 مسیر جهت

معادل ها در دیکشنری فارسی: راه سیر مسیر
مترادف و متضاد direction route
on/off course
مسیر درست/اشتباه
  • The plane was off course.
    هواپیما در مسیر اشتباهی بود.
to change course
تغییر مسیر دادن
  • The plane had to change course because of the storm.
    آن هواپیما مجبور شد به سبب طوفان تغییر مسیر دهد.
the course of something
مسیر چیزی
  • We followed the course of the river.
    ما مسیر رودخانه را دنبال کردیم.

5 رویه (اتفاق یا عملی) روند

مترادف و متضاد development progression
the course of something
رویه/روند چیزی
  • 1. In the course of evolution, some birds have lost the power of flight.
    1. در روند تکامل، بعضی پرندگان قدرت پروازشان را از دست داده‌اند.
  • 2. That event changed the course of history.
    2. آن رویداد، روند تاریخ را تغییر داد.
  • 3. The unexpected course of events aroused considerable alarm.
    3. روند غیرمنتظره اتفاقات هراس چشمگیری ایجاد کرد.

6 اقدام عمل

مترادف و متضاد course of action
  • 1.The wisest course would be to say nothing.
    1. هوشمندانه‌ترین اقدام، حرفی نزدن است.
  • 2.There are various courses open to us.
    2. چندین اقدام برای ما ممکن است.
course of action
رویه عملی
  • What course of action would you recommend?
    شما چه رویه عملی پیشنهاد می‌کنید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان