[اسم]

cover-up

/ˈkʌvər ʌp/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لاپوشانی ماست‌مالی، پنهان‌کاری

معادل ها در دیکشنری فارسی: لاپوشانی
  • 1.The candidate accused her opponent of a cover-up.
    1. نامزد (انتخاباتی) رقیبش را به لاپوشانی متهم کرد.
  • 2.The general denied there'd been any cover-up.
    2. فرمانده وجود هرگونه لاپوشانی را انکار کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان