Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سقفدار
2 . پوشیده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
covered
/ˈkʌvərd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سقفدار
سرپوشیده، مسقف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرپوشیده
a covered area of the stadium
بخش سرپوشیده استادیوم
2
پوشیده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوشیده
نهفته
مستور
1.His face was covered in blood.
1. چهرهاش پوشیده از خون بود.
2.The walls were covered with pictures.
2. دیوارها پوشیده از عکس بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
coveralls
coverage
cover-up
cover version
cover up
covering
covering letter
covert
covertly
covet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان