Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . وقت تلف کردن
2 . به بازی گرفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to crap around
/kɹˈæp ɐɹˈaʊnd/
فعل گذرا
[گذشته: crapped around]
[گذشته: crapped around]
[گذشته کامل: crapped around]
صرف فعل
1
وقت تلف کردن
وقتگذرانی کردن
informal
مترادف و متضاد
fool around
1.The employees were crapping around the office until the boss showed up.
1. کارمندان داشتند در اداره وقت تلف میکردند تا وقتی که رئیس آمد.
2
به بازی گرفتن
سرسری گرفتن، بازیچه کردن
informal
مترادف و متضاد
trifle
to crap around with
به بازی گرفتن
I'm sick and tired of the government crapping around with us.
دیگر از به بازی گرفته شدن توسط دولت خسته و منزجر هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get on to
soft as shit
shitstorm
shitstick
shit out of luck
crap up
cut the crap
don't shit where you eat
get the crap kicked out of
go forward
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان