Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جعبه (حمل کالا)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
crate
/kreɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جعبه (حمل کالا)
صندوق
a crate of bananas
یک جعبه موز
The spider was found in a crate of bananas.
عنکبوت در جعبه موز پیدا شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
crass
crash-test dummy
crash-test
crash-landing
crash-land
crater
cravat
crave
craven
craving
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان