Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . طلب کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to crave
/kreɪv/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: craved]
[گذشته: craved]
[گذشته کامل: craved]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
طلب کردن
خواستن، هوس کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هوس چیزی کردن
میل داشتن
لهله زدن
مترادف و متضاد
desire
long for
1.She has always craved excitement.
1. او همیشه طالب هیجان بود.
2.to crave sweet food
2. هوس غذای شیرین کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cravat
craunch
craton
crateva
crater
craved
craven
cravenness
craving
craw
کلمات نزدیک
cravat
crater
crate
crass
crash-test dummy
craven
craving
craw
crawford
crawl
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان