[اسم]

crosswalk

/ˈkrɑˌswɑk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گذرگاه عابر پیاده خط عابر پیاده

معادل ها در دیکشنری فارسی: گذرگاه عابر پیاده
مترادف و متضاد pedestrian crossing
  • 1.You must stop before the crosswalk.
    1. باید قبل از گذرگاه عابر پیاده توقف کنی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان