Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قایقرانی (تفریحی و بدون مقصد مشخص)
2 . راهرفتن کودک (با کمک)
3 . گشتزنی (در مکانی برای یافتن شریک جنسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cruising
/kɹˈuːzɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قایقرانی (تفریحی و بدون مقصد مشخص)
با قایق گشتن
2
راهرفتن کودک (با کمک)
3
گشتزنی (در مکانی برای یافتن شریک جنسی)
دورزدن، چرخزنی
تصاویر
کلمات نزدیک
cruiser
cruise ship
cruise missile
cruise liner
cruise control
crumb
crumble
crumbling
crumbly
crumhorn
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان