Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . از ته دل گریه کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
cry one's heart out
/kraɪ wʌnz hɑrt aʊt/
1
از ته دل گریه کردن
خون گریه کردن
مترادف و متضاد
cry one's eyes out
1.She cried her eyes out after his death.
1. او بعد از مرگ او خون گریه کرد.
2.When we heard the news, we cried our heart out with joy.
2. وقتی ما خبر را شنیدیم از خوشحالی از ته دل گریه کردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
cry
cruz
crux
crutch
crusty
cry out
cry over spilled milk
cry wolf
crybaby
crying
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان