Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خیار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cucumber
/ˈkjuːkʌmbər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خیار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خیار
sliced cucumber
خیار ورقهورقهشده [خردشده]
تصاویر
کلمات نزدیک
cuckoo clock
cuckoo
cuckold
cuboid
cubit
cud
cuddle
cuddle up
cuddly
cudgel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان