[صفت]

deadly

/ˈded.li/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: deadlier] [حالت عالی: deadliest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مهلک کشنده

معادل ها در دیکشنری فارسی: مهلک مرگبار
مترادف و متضاد lethal
a deadly virus
یک ویروس مهلک
a deadly weapon
سلاحی کشنده

2 شدیداً کسل‌کننده به‌شدت خسته‌کننده

مترادف و متضاد boring
  • 1.The lecture was absolutely deadly.
    1. سخنرانی به‌شدت خسته‌کننده بود.
[قید]

deadly

/ˈded.li/
غیرقابل مقایسه

3 به شدت شدیدا، کاملا

مترادف و متضاد extremely
  • 1.I'm deadly serious.
    1. من به‌شدت جدی هستم [من به‌شدت دارم جدی حرف می‌زنم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان