[صفت]

deaf

/def/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: deafer] [حالت عالی: deafest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ناشنوا کر

معادل ها در دیکشنری فارسی: ناشنوا کر
مترادف و متضاد hard of hearing hearing-impaired
  • 1.He's been totally deaf since birth.
    1. او از زمان تولد کاملا ناشنوا بوده است.
  • 2.My grandma is starting to go deaf.
    2. مادر بزرگم دارد ناشنوا [کر] می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان