Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کلاچ را رها کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to declutch
/dᵻklˈʌtʃ/
فعل ناگذر
[گذشته: declutched]
[گذشته: declutched]
[گذشته کامل: declutched]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کلاچ را رها کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کلاچ را رها کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
declivity
declining
decline
declination
declension
decoction
decode
decolonization
decommission
decompose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان