[فعل]

to deface

/dɪˈfeɪs/
فعل گذرا
[گذشته: defaced] [گذشته: defaced] [گذشته کامل: defaced]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (ظاهر چیزی را) خراب کردن از شکل انداختن

مترادف و متضاد deform disfigure beautify
  • 1.he defaced library books.
    1. او کتاب های کتابخانه را خراب کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان