Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عدم پرداخت (بدهی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to default
/dɪˈfɔlt/
فعل ناگذر
[گذشته: defaulted]
[گذشته: defaulted]
[گذشته کامل: defaulted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
عدم پرداخت (بدهی)
قصور در پرداخت بدهی
مترادف و متضاد
failure to pay
1.the dealer could repossess the goods if the customer defaulted.
1. فروشنده می تواند کالاها را پس بگیرد، در صورت عدم پرداخت مشتری (اگر مشتری بدهی اش را پرداخت نکند).
تصاویر
کلمات نزدیک
defamiliarization
defame
defamatory
defamation
deface
defaulter
defeasance
defeat
defeated
defeatism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان