[فعل]

to default

/dɪˈfɔlt/
فعل ناگذر
[گذشته: defaulted] [گذشته: defaulted] [گذشته کامل: defaulted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عدم پرداخت (بدهی) قصور در پرداخت بدهی

مترادف و متضاد failure to pay
  • 1.the dealer could repossess the goods if the customer defaulted.
    1. فروشنده می تواند کالاها را پس بگیرد، در صورت عدم پرداخت مشتری (اگر مشتری بدهی اش را پرداخت نکند).
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان