[صفت]

defensive

/dɪˈfɛnsɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more defensive] [حالت عالی: most defensive]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دفاعی تدافعی

معادل ها در دیکشنری فارسی: دفاعی
  • 1.A defensive position
    1. یک حالت [موقعیت] دفاعی
  • 2.When she asked why he was late, he got very defensive.
    2. وقتی که او پرسید چرا او دیر کرده است، او بسیار تدافعی شد [وقتی که او علت دیر کردن او را پرسید، او حالتی دفاعی به خود گرفت].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان