[صفت]

derivative

/dəˈrɪvɪtɪv/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غیر اصیل فرآمده، اشتقاقی، مشتق

معادل ها در دیکشنری فارسی: مشتق
مترادف و متضاد unoriginal original
  • 1.A derivative screenplay
    1. یک فیلمنامه غیر اصیل (تقلیدی)
  • 2.a derivative word
    2. یک واژه اشتقاقی (مشتق شده)
  • 3.the derivative of opium
    3. فرآمده (مشتقات) تریاک
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان