Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تمسخر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
derision
/dɪˈrɪʒn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تمسخر
ریشخند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استهزا
تمسخر
ریشخند
مترادف و متضاد
scorn
1.He became an object of universal derision.
1. او مایه تمسخر جهانی شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
deride
dereliction of duty
dereliction
derelict
derek
derisive
derisively
derisory
derivation
derivative
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان