Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ویران کردن
2 . (شدیداً) ناراحت و حیرتزده کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to devastate
/ˈdɛvəsteɪt/
فعل گذرا
[گذشته: devastated]
[گذشته: devastated]
[گذشته کامل: devastated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ویران کردن
(کاملاً) خراب کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ویران کردن
1.War devastated the country.
1. جنگ، (این) کشور را ویران کرد.
2
(شدیداً) ناراحت و حیرتزده کردن
شوکه کردن
1.This tragedy has devastated the community.
1. این مصیبت، جامعه را شدیداً ناراحت و حیرتزده کردهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
devanagari
devalue
devaluation
deus ex machina
deuce coupe
devastated
devastating
devastation
develop
develop a particular liking for
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان