[صفت]

devastating

/ˈdɛvəˌsteɪtɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more devastating] [حالت عالی: most devastating]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ویرانگر مخرب

معادل ها در دیکشنری فارسی: خانمان‌سوز کوبنده
  • 1.The storm had a devastating effect on the island.
    1. طوفان، تاثیر [اثر] ویرانگری بر آن جزیره داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان