Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ویرانگر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
devastating
/ˈdɛvəˌsteɪtɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more devastating]
[حالت عالی: most devastating]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ویرانگر
مخرب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خانمانسوز
کوبنده
1.The storm had a devastating effect on the island.
1. طوفان، تاثیر [اثر] ویرانگری بر آن جزیره داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
devastated
devastate
devanagari
devalue
devaluation
devastation
develop
develop a particular liking for
develop a strong aversion
developed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان