[اسم]

diameter

/daɪˈæmətər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قطر (دایره)

معادل ها در دیکشنری فارسی: قطر
  • 1.The diameter of the tree was about 22 centimeters.
    1. قطر درخت حدوداً 22 سانتی‌متر بود.
  • 2.The pond is six feet in diameter.
    2. برکه شش پا قطر دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان