[اسم]

diamond ring

/ˈdaɪmənd rɪŋ/
قابل شمارش

1 انگشتر الماس

معادل ها در دیکشنری فارسی: انگشتر الماس
  • 1.I gave my fiancé the biggest diamond ring.
    1. من به نامزدم بزرگترین انگشتر الماس را دادم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان