Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جروبحث کردن (بیخود و بینتیجه)
2 . ور رفتن (با چیزی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to dicker
/ˈdɪkər/
فعل ناگذر
[گذشته: dickered]
[گذشته: dickered]
[گذشته کامل: dickered]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جروبحث کردن (بیخود و بینتیجه)
disapproving
1.He may be expecting us to dicker. Don't.
1. ممکن است او از ما انتظار داشته باشد که جروبحث کنیم. (این کار را) نکن.
2
ور رفتن (با چیزی)
informal
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
dice
diary
diaphragm
diaphanous
diaper pail
dictionary
didactics
diddle
didgeridoo
die
کلمات نزدیک
dickens
dick
dichotomy
dichotomous
dicey
dickie
dicotyledon
dictate
dictates
dictation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان