[اسم]

dimple

/ˈdɪmpl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چال گونه

معادل ها در دیکشنری فارسی: چال گونه
  • 1.She had a dimple which appeared when she smiled.
    1. او چال گونه ای داشت که هنگامی که می خندید ظاهر میشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان