[اسم]

discovery

/dɪˈskʌv.ə.ri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اکتشاف کشف

معادل ها در دیکشنری فارسی: اکتشاف یافته کشف
  • 1.a voyage of discovery
    1. سفر اکتشافی
  • 2.Leonardo made many scientific discoveries.
    2. "لئونارد" اکتشافات علمی زیادی کرد.
  • 3.the discovery of electricity
    3. کشف برق
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان