Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . توجه نکردن
2 . بیاعتنایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to disregard
/ˌdɪsrɪˈgɑrd/
فعل گذرا
[گذشته: disregarded]
[گذشته: disregarded]
[گذشته کامل: disregarded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
توجه نکردن
احترام نگذاشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چشمپوشی کردن
زیر پا گذاشتن
ندیده گرفتن
نادیده گرفتن
صرفنظر کردن
مترادف و متضاد
ignore
1.They disregarded the no parking signs and were ticketed by the police.
1. آنها به تابلوی پارک ممنوع توجه نکردند و پلیس آنها را جریمه کرد.
[اسم]
disregard
/ˌdɪsrɪˈgɑrd/
غیرقابل شمارش
2
بیاعتنایی
سردی، بیتوجهی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چشمپوشی
formal
1.She shows a total disregard for other people's feelings.
1. او کاملاً نسبت به احساسات دیگر آدمها بیاعتنایی نشان میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
disquisition
disquieting
disquiet
disqualify
disqualification
disrepair
disreputable
disrepute
disrespect
disrespectful
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان