Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نیازمند به تعمیر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
disrepair
/ˌdɪsrɪˈper/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نیازمند به تعمیر
خراب، دربوداغون
1.The building had fallen into disrepair.
1. ساختمان نیازمند به تعمیر بود.
2.The castle was in such a state of disrepair that they decided not to spend money on it.
2. قلعه آنقدر در شرایط دربوداغونی بود که آنها تصمیم گرفتند پولی برایش خرج نکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
disregard
disquisition
disquieting
disquiet
disqualify
disreputable
disrepute
disrespect
disrespectful
disrespectfully
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان