[فعل]

to distribute

/dɪˈstrɪbjut/
فعل گذرا
[گذشته: distributed] [گذشته: distributed] [گذشته کامل: distributed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 توزیع کردن پخش کردن

  • 1.Many publishers distribute their newspapers directly to homes in their area.
    1. خیلی از ناشران روزنامه‌هایشان را مستقیما دم خانه‌های مردم منطقه توزیع می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان