Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مزاحمت
2 . آشوب
3 . اختلال (روانشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
disturbance
/dɪˈstɜrbəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مزاحمت
ناآرامی، ناراحتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اختلال
اخلال
ناآرامی
شلوغی
مترادف و متضاد
disruption
trouble
1.A helicopter landing can cause disturbance to residents.
1. فرود آمدن یک هلیکوپتر میتواند برای ساکنین مزاحمت ایجاد کند.
2
آشوب
اغتشاش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آشوب
آشوبگری
اغتشاش
بلوا
غایله
المشنگه
1.The police threatened to arrest anyone who caused a disturbance.
1. پلیس تهدید کرد هر کسی را که موجب آشوب شده است، دستگیر کند.
3
اختلال (روانشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اختلال
مترادف و متضاد
disorder
personality disturbance
اختلال شخصیتی
تصاویر
کلمات نزدیک
disturb
distrustful
distrust
district nurse
district governor
disturbed
disturbing
disulfide
disuse
disused
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان