[فعل]

to dither

/ˈdɪðər/
فعل گذرا
[گذشته: dithered] [گذشته: dithered] [گذشته کامل: dithered]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 این دست آن دست کردن دودل بودن

مترادف و متضاد falter hesitate waver
  • 1.I can't bear people who dither.
    1. نمی توانم افرادی که این دست آن دست می کنند را تحمل کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان