Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . این دست آن دست کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to dither
/ˈdɪðər/
فعل گذرا
[گذشته: dithered]
[گذشته: dithered]
[گذشته کامل: dithered]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
این دست آن دست کردن
دودل بودن
مترادف و متضاد
falter
hesitate
waver
1.I can't bear people who dither.
1. نمی توانم افرادی که این دست آن دست می کنند را تحمل کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
ditheism
ditch
disused
disuse
disulfide
ditto
ditty
diuretic
diurnal
diva
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان