Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مستند
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
documented
/ˈdɑkjəˌmɛntəd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مستند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مستند
1.He had documented proof that the bank had made an error.
1. او مدرک مستندی داشت مبنی بر اینکه بانک خطایی انجام داده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
documentation
documentary
document
docudrama
doctrine
docusoap
dodder
doddering
doddery
doddle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان