[صفت]

dominant

/ˈdɑmənənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more dominant] [حالت عالی: most dominant]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مهم برتر، برجسته

  • 1.Unemployment will be a dominant issue at the next election.
    1. بیکاری در انتخابات بعدی مسئله‌ای مهم خواهد بود.

2 غالب مسلط، قدرتمند، تأثیرگذار

the dominant gene
ژن غالب
the dominant member of our society
عضو قدرتمند جامعه ما
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان