[صفت]

down-to-earth

/ˌdaʊn tu ˈɜːrθ/
غیرقابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more down-to-earth] [حالت عالی: most down-to-earth]

1 واقع‌بین واقع‌بینانه

approving
  • 1.I like your down-to-earth approach to problem-solving.
    1. من رویکرد واقع‌بینانه تو را در حل مشکل دوست دارم.
  • 2.She's a down-to-earth woman with no pretensions.
    2. او زنی واقع‌بین و بدون تظاهر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان