[صفت]

downcast

/ˈdaʊnkæst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more downcast] [حالت عالی: most downcast]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غمگین افسرده

  • 1.A group of downcast men stood waiting for food.
    1. گروهی از مردان غمگین منتظر غذا ایستاده بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان