[فعل]

to drive in

/drˈaɪv ˈɪn/
فعل گذرا
[گذشته: drove in] [گذشته: drove in] [گذشته کامل: driven in]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وارد کردن

  • 1.Drive this nail in the wall.
    1. این میخ را وارد دیوار کن [این میخ را به دیوار بکوب].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان