Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم خنگ
2 . احمقانه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
dumbass
/dˈʌmæs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم خنگ
آدم احمق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مشنگ
کودن
culturally sensitive
informal
offensive
مترادف و متضاد
fool
stupid
1.You're such a dumbass!
1. تو یک آدم کاملاً خنگ هستی!
[صفت]
dumbass
/dˈʌmæs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more dumbass]
[حالت عالی: most dumbass]
2
احمقانه
احمق
culturally sensitive
informal
مترادف و متضاد
foolish
stupid
1.No, we can't do that! Geez, what a dumb-ass idea.
1. نه، نمیتوانیم آن کار را انجام دهیم! وای، چه ایده احمقانهای.
2.That dumbass driver ruined my car!
2. آن راننده احمق، اتومبیلم را داغان کرد!
تصاویر
کلمات نزدیک
dumb-bell
dumb bunny
dumb
duly
dullness
dumbfound
dumbfounded
dumbness
dumbstruck
dumbwaiter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان