[عبارت]

to eat it

/tʊ ˈiːt ɪt/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تصادف کردن تعادل خود را از دست دادن

informal
  • 1.I almost ate it skiing.
    1. نزدیک بودن هنگام اسکی کردن، تصادف کنم.

2 شکست خوردن موفق نشدن، رد شدن (در امتحان)

informal
  • 1.I really ate it on the test.
    1. در آن امتحان رد شدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان