[صفت]

ecstatic

/ɛkˈstætɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more ecstatic] [حالت عالی: most ecstatic]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سرخوش سرمست، هیجان‌زده

معادل ها در دیکشنری فارسی: سرمست نشئه
مترادف و متضاد euphoric rapturous miserable
  • 1.ecstatic fans filled the stadium.
    1. هواداران سرخوش ورزشگاه را پر کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان