Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حاملگی خارجرحمی
2 . نابجا
3 . خارجرحمی (حاملگی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ectopic
/ɛkˈtɑːpɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حاملگی خارجرحمی
[صفت]
ectopic
/ɛkˈtɑːpɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more ectopic]
[حالت عالی: most ectopic]
2
نابجا
specialized
3
خارجرحمی (حاملگی)
specialized
1.An ectopic pregnancy occurs when a fertilized egg becomes implanted outside a woman's womb.
1. یک حاملگی خارجرحمی زمانی رخ میدهد که تخمک بارورشده خارج از رحم زن کاشته میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
ectomorph
ectoderm
ecstatically
ecstatic
ecstasy
ectopic pregnancy
ectoplasm
ecuador
ecuadorian
ecumenical
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان