[فعل]

to ejaculate

/ɪˈdʒækjuleɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: ejaculated] [گذشته: ejaculated] [گذشته کامل: ejaculated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انزال کردن

2 از دهان بیرون پریدن ناگهان چیزی گفتن

old use
مترادف و متضاد exclaim
  • 1.‘That will do!’ he ejaculated.
    1. او ناگهان گفت: «همین خوب است!»
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان