Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مرثیه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
elegy
/ˈelədʒi/
قابل شمارش
[جمع: elegies]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مرثیه
سوگنامه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نوحه
مرثیه
مترادف و متضاد
dirge
lament
requiem
1.I wrote an elegy for my father.
1. مرثیه ای برای پدرم نوشتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
elegist
elegiac
elegantly
elegant
elegance
element
elemental
elementally
elementary
elementary particle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان