[فعل]

to employ

/ɪmˈplɔɪ/
فعل گذرا
[گذشته: employed] [گذشته: employed] [گذشته کامل: employed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 استخدام کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: استخدام کردن
مترادف و متضاد hire recruit dismiss
  • 1.How many people does your company employ?
    1. شرکت شما چند نفر را استخدام می‌کند؟

2 به‌کار بردن استفاده کردن

  • 1.Companies employ clever tactics to persuade us to buy their products.
    1. شرکت‌ها از راهکارهای هوشمندانه استفاده می‌کنند تا ما را وادار به خرید محصولاتشان کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان